English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9368 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
coherence U فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
p channel mos U تکنولوژی نیمه هادی اکسیدفلزی نسبتا" قدیمی برای دستگاههایی که با تکنولوژی LSI ساخته شده اند
free form U نوعی پیمایش نوری که در ان عمل پیمایش توسط علائمی که به وسیله دستگاه ورودی در هنگام ورود اطلاعات داخل می شوند کنترل می گردد
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
state of the art U جدیدترین تکنولوژی تکنولوژی جدید
channel selector U انتخاب کننده کانال تلویزیون کانالگیر تلویزیون
cleanest U صفحهای
clean U صفحهای
cleans U صفحهای
cleaned U صفحهای
paginary U صفحهای
disk flower U گل صفحهای
plate rheostat U رئوستای صفحهای
induction disk U اهنربای صفحهای
plate condenser U خازن صفحهای
page printer U چاپگر صفحهای
disk armature U ارمیچر صفحهای
slab zinc U زینک صفحهای
plate clutch U کلاج صفحهای
plate capacitor U خازن صفحهای
plane wave U موج صفحهای
flagstone paving U فرش صفحهای
flange coupling U پیوست صفحهای
disc brake U ترمز صفحهای
scanned U پیمایش
scan U پیمایش
traversal U پیمایش
scaling U پیمایش
scale factor U پیمایش
scans U پیمایش
scan line U خط پیمایش
survey U پیمایش
surveyed U پیمایش
surveys U پیمایش
mensuration U پیمایش
side milling cutter U دستگاه فرز صفحهای
plane sinusoidal wave U موج سینوسی صفحهای
punchboard maze U ماز صفحهای سوراخدار
interplanar spacing U فاصله بین صفحهای
concrete tile press U پرس صفحهای بتن
form U صفحهای از صفحات کامپیوتری
forms U صفحهای از صفحات کامپیوتری
interplanar crystal spacing U فاصله بین صفحهای
formed U صفحهای از صفحات کامپیوتری
open travers U پیمایش باز
scan path U مسیر پیمایش
fathomable U قابل پیمایش
fathomable U پیمایش پذیر
traverse U پیمایش کردن
traverses U پیمایش کردن
spanless U پیمایش ناپذیر
directional traverse U پیمایش سمتی
scan area U ناحیه پیمایش
closing U بستن پیمایش
optical scanning U پیمایش نوری
traverse leg U شاخه پیمایش
traversing U پیمایش کردن
mensurability U پیمایش پذیری
immeusurableness U پیمایش ناپذیری
immeasurability U پیمایش ناپذیری
traverse station U ایستگاه پیمایش
traverse leg U ساق پیمایش
closed traverse U پیمایش بسته
traversed U پیمایش کردن
gaugeable U پیمایش پذیر
technology U تکنولوژی
tech U تکنولوژی
techs U تکنولوژی
technologies U تکنولوژی
off page connector U اتصال دهنده برون صفحهای
parent object U صفحهای که حاوی شی ارجاعی است
home page U باز کردن صفحهای از وب سایت
superscribe U روی صفحهای گراور کردن
disk seal valve U لامپ خلاء با الکتردهای صفحهای
traversed U حرکت سمتی پیمایش
traverse U حرکت سمتی پیمایش
traverses U حرکت سمتی پیمایش
traversing U حرکت سمتی پیمایش
padding U پیمایش لایه گذاری
surveyor's level U تراز مساحی یا پیمایش
cursive scanning U پیمایش با یک ترمینال ویدئویی
immeasurable U پیمایش ناپذیر بیکران
traverseal U عمل طی کردن پیمایش
traingulation U پیمایش بوسیله مثلثات
geodetically U موافق قاعده پیمایش
appropriated technology U تکنولوژی متناسب
information technology U تکنولوژی اطلاعات
electrotechnology U تکنولوژی برق
architectonic U تکنولوژی ساختمان
appropriate technology U تکنولوژی مناسب
transfer of technology U انتقال تکنولوژی
instructional technology U تکنولوژی اموزشی
institute of technology U انستیتو تکنولوژی
technologies U ابزارشناسی تکنولوژی
backstop technology U تکنولوژی پشتیبان
backstop technology U تکنولوژی با صرفه
soft technology U تکنولوژی نرم
technology U ابزارشناسی تکنولوژی
choice of technology U انتخاب تکنولوژی
technology transfer U انتقال تکنولوژی
elecric technology U تکنولوژی برق
neutral technology U تکنولوژی خنثی
nuclear technology U تکنولوژی هستهای
nuclear engineering U تکنولوژی هستهای
mealing table U صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند
head liner U کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
tachymeter U دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
heliometer U الت پیمایش قطر خورشید
closing azimuth error U اشتباه گرای بستن پیمایش
immeasurably U بطور غیر قابل پیمایش
backtracking U عمل پیمایش معکوس یک لیست
data processing technology U تکنولوژی پردازش داده
labor augmenting tednological progress U پیشرفت تکنولوژی کارافزا
technology U دانش فنی تکنولوژی
automatic control technology U تکنولوژی اتوماتیک کنترل
technologies U دانش فنی تکنولوژی
accidentalism U فرضیه
postulation U فرضیه
Q.E.D U فرضیه
hypothesis U فرضیه
theories U فرضیه
theory U فرضیه
hypotheses U فرضیه
continuation U صفحهای ازمتن که به صورت صفحه اصلی است
mensurable U قابل پیمایش واندازه گیری پیمودنی
chain survey U پیمایش بدون اندازه گیری زاویه
safety locking device U قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
safety interlock U قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
integrate circuit technology U مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
automotive U تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
voluntarism U فرضیه ارادی
preconditioned <adj.> <past-p.> U فرضیه مقدم
whorf's hypothesis U فرضیه وورف
drainage hypothesis U فرضیه زهکشی
assumed <adj.> <past-p.> U فرضیه مقدم
theories U نگره فرضیه
alternative hypothesis U فرضیه مقابل
approximate assumption U فرضیه تقریب
hypothesis testing U فرضیه ازمایی
evolution U فرضیه سیرتکامل
validation of a hypothesis U اعتبار یک فرضیه
theory U نگره فرضیه
contraction hypothesis U فرضیه انقباض
relativity U فرضیه نسبی
null hypothesis U فرضیه صفر
presupposed <adj.> <past-p.> U فرضیه مقدم
design assumption U فرضیه حساب
premised <adj.> <past-p.> U فرضیه مقدم
presumed <adj.> <past-p.> U فرضیه مقدم
wysiwyg U You What Is See WhatYou کلمه پردازهایی که تصاویر صفحهای تولید می کنند
thunderscan U یک پیمایش کننده گران و باوضوح و دقت بالا
icot U موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
safety interlocks U قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
neutral technology U تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
safety locking devices U قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
globe valve U شیر سوپاپی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
globe valve U شیر بشقابی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
automotive engineering U تکنولوژی اتومکانیک مهندسی مکانیک اتومبیل
validation of a hypothesis U تحقق پذیری یک فرضیه
absolute income hypothesis فرضیه درآمد مطلق
planetesimal hypothesis U فرضیه ذرات سیارهای
sciametry U فرضیه کسوف وخسوف
natural rate hypothesis U فرضیه نرخ طبیعی
theories U فرضیه علمی تعلیم
continuum hypothesis [CH] U فرضیه پیوستار [ریاضی]
relative income hypothesis U فرضیه درامد نسبی
theory U فرضیه علمی تعلیم
prerecognition hypothesis U فرضیه پیش شناخت
burster U یک وسیله مکانیکی که خروجی کامپیوتری چند صفحهای راجدا میکند
halma U یکجور بازی روی صفحهای که 652 خانه چارگوش دارد
heliometry U پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
refresh display cycle U زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
hypsometry U پیمایش ارتفاعهای روی زمین نسبت به تراز دریا
traingulation U تقسیم بقطعات سه گوش برای پیمایش یا نقشه برداری
famos U Floating تکنولوژی ساخت دستگاههای ذخیره بار
mcc U انجمن ریزالکترونیک و تکنولوژی کامپیوترTechnology andComputer icroelectronic
premised U فرض قبلی فرضیه مقدم
polygenism U فرضیه تحد دمبدا بشر
premisses U فرض قبلی فرضیه مقدم
to collapse U موفق نشدن [مذاکره یا فرضیه]
to collapse U بهم خوردن [مذاکره یا فرضیه]
premise U فرض قبلی فرضیه مقدم
to collapse U درهم شکستن [مذاکره یا فرضیه]
legal fiction U فرض قانونی فرضیه حقوقی
evolutionist U معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
hatchment U صفحهای که نشانهای خانوادگی وسلاح شخص تازه مرده راروی ان نمود
planch U صفحهای از گل نسوزکه برای نگاه داشتن چیزی که دراتش گذاشته اندبکارمیرود
opto electronics U تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
ergonomics U علم و تکنولوژی ایمنی راحتی و سادگی استفاده ازماشین
permanent income hypothesis U فرضیه درامد دائمی درباره مصرف
kinetic theory U فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
null hypothesis U فرضیه اولیهای که مورد ازمون قرارمیگیرد
response U صفحهای در سیستم ویدیوی متن که به کاربر امکان وارد کردن داده میدهد
responses U صفحهای در سیستم ویدیوی متن که به کاربر امکان وارد کردن داده میدهد
theorizing U فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorising U فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorize U فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorises U فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorized U فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorizes U فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorised U فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
Recent search history Forum search
1Write one example of a possible hypothesis using an “If...then…” statement.
2کد ورود تلویزیون جلویز تی وی چند است
2کد ورود تلویزیون جلویز تی وی چند است
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com